شوقم بُوَد برای تماشای آن حرم
با لطف تو شها چه کرامت می شود!
شه با تمام اُبُّهتش مات می شود
دردم دوا نمی شود اینجا به جست و جو
بهبود با دوای عنایت می شود
یار سفر ببند به سوی حریم یار
در این حرم روا همه حاجات می شود
این روضه ی رضاست چنین دل گشا شده
با هر گُلِ دعا سَقَط آفات می شود
یک روضه از ریاض بهشتست این مکان
داخل شو و ببین که چه جنات می شود!
آمد شدِ ملائکه باشد به هر زمان
با چِشم دل نگر که ملاقات می شود
حاتم که جواد او مثَل است و کرامتش
در پیش تو بضاعت مُزچات می شود
از سفره ی نعیم تو محظوظ مرد و زن
جبران برای او همه مافات می شود
شوقم بُوَد برای تماشای آن حرم
روزی بکن مرا که چه هیهات می شود!
“صدری”یسی کَرم ز تو دیدست و باز هم
در انتظار وعده ی میقات می شود